گور دستهجمعی بود آن پناهگاه
(محمد فاضلی)
- سالهای وحشت جنگ و حمله هوایی عراق بود و وسط حیاط مدرسه ما یک پناهگاه ساخته بودند. آژیر قرمز که به صدا درمیآمد، چهارصد پانصد نفر دانشآموز دوره راهنمایی، وحشتزده به سمت دو در ورودی پناهگاه حمله میبردیم. پناهگاهی تاریک که کودکانه تصور میکردیم اگر بمب بر سر آن بریزد در امان خواهیم بود؛ چه تصوری خامی. بمبی اگر به آن پناهگاه میخورد، گور دستهجمعی ما میشد.
- بمب هیچوقت به مدرسه ما نخورد و هیچ دانشآموزی با بمب آسیب ندید، اما هر بار که صدای آژیر قرمز به صدا درآمد، شلوغی و حمله به در پناهگاه، چند آسیبدیده و دستوپاشکسته بهجا گذاشت. ما از ترس بمب، با صدای آژیر قرمز، همدیگر را زیردستوپا له میکردیم؛ برای رسیدن به گوری دستهجمعی که توهم جانپناه بود.
- ازدحام این روزها برای خرید ارز جلوی صرافیها هم چیزی شبیه حمله ما به پناهگاه مدرسه ماست. همه کاستیها، ناتوانیها و بیکفایتیها درست، اما ما چرا کموزیاد پولمان را به دست گرفتهایم و جلوی صرافیها صف کشیدهایم؟ ما چرا باید با دامن زدن به یک «وحشت عمومی» خودمان را زیردستوپا له کنیم؟
- ترامپ آژیر میکشد، کشورهایی در منطقه هم صدای این آژیر را تقویت میکنند و شاید کسانی هم در داخل عمداً یا از سر نادانی بر وحشت آژیرها میافزایند. آیا این ما هستیم که از ترس آژیر خود را برای رساندن به پناهگاهی که جز ابهام و تاریکی در آن نیست، زیر دستوپای یکدیگر له خواهیم کرد؟
- میترسیم ارزش پول ملی سقوط کند و داراییها ما کاهش یابد؟ هرقدر بیشتر جلوی صرافیها صف بکشیم، قیمت بالاتر میرود و این سقوط بیشتر میشود، بدون آنکه چیزی گیر اکثریت بیاید. میترسیم بمبی در اقتصاد منفجر شود و ما بیرون از پناهگاه، زیان کنیم؟ صف کشیدن برای خرید دلار، میتواند پیش از آنکه بمبی از راه برسد، ما را زیر دستوپای خودمان له کند.
- میترسیم گروههایی با داراییهای کلان از خریدوفروش در بازار ارز سودهای کلان ببرند و خرده پولهای دست ما هیچ شود و از این نمد کلاهی برای ما ساخته نشود؟ صف کشیدن ما برای خرید دلار، سود صاحبان داراییهای بزرگ را بیشتر میکند. هر یک تومان که با حضور وحشتآلود ما جلوی صرافیها بر قیمت دلار افزوده میشود، صاحبان سرمایههای مشروع و نامشروع حاضر در بازار ارز را بیش از آنچه تصور کنید افزایش میدهد.
- بیایید از ترس آژیر، یکدیگر را در رسیدن به توهمی از پناهگاه له نکنیم. آرام بگیریم و کنار بکشیم، بگذار ببینیم آنها که تنها در میان میدان میمانند، کیستند. آنها که نانشان در همراهی ما با شلوغی میانه میدان است.
- آژیرها را همه به صدا درمیآورند، عکسهایی از بیارزش شدن پول فلان کشورها پخش میکنند؛ و همه برای آن است که من و شما بترسیم و خرده پولهایمان را به میدان بیاوریم، وحشت بیافرینیم و در میانه تاریکی یکدیگر را زیر دستوپا له کنیم.
- نترسیم و فعلاً آرام بگیریم. اوضاع که آرام شد، از دولتمردان ارائه گزارشی شفاف و دقیق، با صراحت و بی پردهپوشی، فارغ از شعار و پر از شعور و صادقانه با مردم طلب کنیم. بپرسیم این چه حکایتی است؟ این چه مصیبتی است که آرامش نداریم. چرا کسی پاسخ نمیدهد چه خبر است. آشکار شدن همه کاستیها را مطالبه کنیم و مو از ماست بکشیم؛ اما فعلاً نترسیم و به این معرکه دامن نزنیم. مطالبه پاسخگویی را فراموش نکنیم، اما در فضای ناآرام و پرتنش، کسی پاسخ نمیدهد. بیایید برای ایران، بر تنشهای این فضا نیفزاییم. پناهگاهی در کار نیست، ما فقط خود را زیر دستوپا له میکنیم.
نقد و تحلیل
متنی پیش روی با عنوان "گور دستهجمعی بود آن پناهگاه" در کانال "اهل قلم و فرهنگ" منتشر شده است. متن 9 پاراگراف دارد و به موضوع ترس ناشی از التهاب در جامعه میپردازد. نویسنده عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید بهشتی است و در حوزه جامعهشناسی سیاسی و شهری فعالیت دارد در این نوشتار متن موردنظر، تحلیل و نقد میشود. نقد "گور دستهجمعی بود آن پناهگاه" نقدی درونی است که تلاش میکند با استفاده از تحلیل گزاره، سازه منطقی مفاهیم متن و ارتباط منطقی مفاهیم با یکدیگر، روایی و مناسب بودن متغیرها و مؤلفههای محتوا را موردبررسی قرار دهد. بدیهی است این نوع نقد متوجه محتوا است و نقد شخصیت نویسنده محسوب نمیشود. کلیت محتوا نشان میدهد که متن با استفاده از روش منطق استقراء با کنار هم قرار دادن جزئیاتی از مصادیق و شواهد عینی درصدد استخراج نتیجه درخور فهم در نشان دادن کارکرد تأثیرگذار اعتماد اجتماعی در جامعه است. اعتماد اجتماعی مقولهای جامعهشناسی است و در بیان رفتار جمعی قابلیت تبیین دارد. به نظر میرسد نویسنده در تألیف مفاهیم مرتبط با اعتماد اجتماعی در تبیین رفتار جمعی، دچار مغالطه در کاربرد مفاهیم شده است و در استقراء زمینه مصادیق و شواهد مورد استناد در جامعهی درگیر التهاب، روابط منطقی مؤلفههای دو جز مهم، یکی مصادیق شواهد عینی در جامعه و دیگری پیشینه سازوکار ایجاد التهاب در جامعه را نادیده گرفته و با شتابزدگی به سمت بیان نتیجه مبهم و کلی، پیش رفته است. ایجاد مدل مفهومی از روابط منطقی میان مؤلفههای اعتماد اجتماعی و رفتار جمعی ناشی از التهاب در جامعه، پیشفرض منطقی تحلیلهای جامعهشناسی است که در متن موردنظر نادیده گرفته شده است. اگرچه مخاطب عموم مردم هستند بااینهمه زبان تحلیل منطق در علم جامعهشناسی قابلیت بالایی در بیان سادهسازی مفاهیم دارد. اگر رفتار جمعی مردم در بالا رفتن موج التهاب اعتماد اجتماعی تا آن اندازه مهم و تأثیرگذار است که رفتار جمعی آنان قابلیت توصیف بیان علی (علت و معلولی) دارد، پرداختن به مؤلفههای مؤثر در پیشینه سازوکار ایجاد رفتار جمعی، ضرورت انکارناپذیر در منطق بیان علمی است که در آگاهی بخشی به مخاطب عام لازم است سادهسازی مفهومی شود و در چهارچوب مدل مفهومی از بیان روابط علی (علت و معلول) با ارائه شواهد و مصادیق عینی، به بیان نتیجه علمی قابلتأمل بپردازد. سادهسازی مفهومی، شواهد و مصادیق عینی را در چهارچوب مدلی از روابط علی میان متغیرهای پیشفرض، مورداستفاده قرار میدهد. مخاطب عام، رابطه منطقی میان متغیر را از روی شواهد و مصادیق عینی درک و نتیجه منطقی محتوا را از زمینه عینی موردبررسی، درک میکند. در متن "گور دستهجمعی بود آن پناهگاه" دو بخش زمینه و محتوا بهروشنی قابلمشاهده نیست و به نظر میرسد مؤلفههای زمینهی ایجاد رفتار ترس ناشی از التهاب، در محتوای رفتار جمعی مردم نادیده گرفتهشده است. تشبیه "آن پناهگاه" به رفتار جمعی در پناه آوردن به تبدیل پول ملی به ارز از همان ابتدا تشبیه مناسبی برای تبیین اعتماد اجتماعی در رفتار جمعی مردم نیست. کاهش توان پول ملی در مقابل ارز بیانکننده برهم خوردن تعادل میان بخشهای هوشمند و سازنده در سیستم فعالیتهای اقتصادی در توان تولید ناخالص ملی و ذخایر و گنجینههای ملی است. ازاینرو به نظر میرسد ذخایر و تولید ناخالص ملی پناهگاه اصلی مردم محسوب میشود و سازوکار اداره و کنترل آن به تدابیر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حاکمیت در گستره داخلی و بینالمللی مربوط میشود. اینکه نابسامانی ناشی از برهم خوردن تعادل میان پول ملی و ارز را آژیر خطر از سوی بیگانگان و دشمنان قسمخورده فرض کنیم بیان مسئله مناسبی نخواهد بود. در بیان مسئله فوق، ترس ناشی از التهاب، با نادیده گرفتن زمینه مکانیسم ایجاد آن، آنی و زودگذر فرض شده است؛ و ادامه تأثیرگذار روند التهاب آن بررسی نشده است. آنچه میتوان از مسئله موردبررسی در متن استنتاج کرد، ایجاد پیوند میان رفتار مردم با نتیجه نابسامانی به وجود آمده است. در این صورت نویسنده رفتار جمعی مردم را مسبب ادامه روند مکانیسم التهاب اقتصادی و اجتماعی در جامعه معرفی میکند.
به نظر میرسد نویسنده سادهترین بیان را که تهی از استدلال علمی و منطقی در بیان روابط پیچیده میان متغیرهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است، انتخاب میکند و رفتار کور مردم را مسبب علی (علت و معلولی) آسیبهای احتمالی میداند. در این صورت همهچیز از مردم آغاز میشود، از طریق آنان ادامه مییابد و نتیجه بهوسیله آنان رقم میخورد. در این میان مکانیسم پیچیده روابط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی حاکمیت بهعنوان زمینه مؤثر، نادیده گرفته میشود. کودکان مدرسه ناآگاهانه برای رسیدن به پناهگاهی که ناامن بود از روی دست و پای یکدیگر عبور میکردند.
اعتماد اجتماعی بنمایههای عمیق در باور و تفکر جمعی مردم دارد و بهسادگی تحت تأثیر زمینه ناشناخته مهاجم، قرار نمیگیرد. رفتار جمعی مردم از طریق مکانیسم فعالیتهای حزبی و ایجاد فضای باز دمکراسی در زمینهی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی رکن تأثیرگذار محسوب میشود. در این صورت به نظر میرسد، مدل ساده تبیین شده توسط نویسنده که میان رفتار ملتهب مردم و نتیجه، رابطه علی و معلولی برقرار میکند، مدلی سادهانگارانه است و جهتگیری آن به سمت پرهیز از ارائه مدل مفهومی در بیان روابط منطقی میان متغیرهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در جامعه است. "صف کشیدن برای خرید دلار" رفتار نابهنجار است و نابهنجاری تعریف عام ندارد؛ بنابراین نمیتوان آن را به رفتار جمعی مردم نسبت داد. بخش مهمی از کنترل و مهار رفتارهای نابهنجار در قانون پیشبینیشده است. اگر این استدلال را که رفتار صف کشیدن مردم مسبب افزایش آسیبهای اقتصادی و اجتماعی است، بپذیریم، در این صورت شواهد و نمونههایی در تاریخ بحرانهای ناشی از جنگ، تحریم، اختلاس و سیاستهای نادرست اقتصادی وجود دارد که نشان میدهد نتیجه اینگونه نبوده است. تحمل و پایداری مردم در رفتار ناشی از اعتماد اجتماعی باورمند که در طول تاریخ حیات اجتماعی ایرانیان عمق یافته است، ایمان آنان را به وطن و آرمانها بهدرستی نشان میدهد. صاحبان سرمایههای مشروع و نامشروع اکثریت نیستند، اقلیت هستند و رفتار آنان رفتار جمعی محسوب نمیشود، برای اینگونه رفتار، در قانون در چهارچوب رفتار نابهنجار تعریف و راهکارهای مناسب برای دفع ضررهای احتمالی پیشبینیشده است. نگارنده تصور میکند آژیر ترس برای رسیدن به توهم پناهگاه را دشمن بیگانه، به صدا درنیاورده است بلکه تصور چنین آژیری خود یک توهم است. این صدا، صدای آرام و متین پای تدابیر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حاکمیت در گستره داخل و بینالمللی است که پناهگاه مردم شده است.
(حمید ژیان پور)
موضوعات مرتبط: نقد و تحلیل موضوعات اجتماعی-سیاسی-اقتصادی
برچسبها: موضوعات اجتماعی اقتصادی سیاسی