متن و منتقد

نقد داستان،شعر،فیلم،متن،موضوعات اجتماعی سیاسی اقتصادی،کتاب و...

داستان كوتاه

متن و منتقد نقد داستان،شعر،فیلم،متن،موضوعات اجتماعی سیاسی اقتصادی،کتاب و...

داستان كوتاه

داستان كوتاه

نويسنده هنرمند، كسي است كه از مرز بايد ها و نبايدهاي نوشتن، آرام و سبكبال عبور كرده است و اينك به جاي زمان با زبان، همنشين است.
 زبان نويسنده، زبان توده نيست، زبان فروخورده است، زباني كه متعلق به زمان نيست و فراتر از توده به آنچه كه بوده و نبوده تعلق دارد.
به نظر مي رسد براي نويسنده هنرمند اين موضوع كه تعلقات وجوه ناپيداي زبان مشترك انسان كه ممكن است علايم و نشانه هاي آن در زمان حال وجود داشته باشد، بتواند به گذشته و آينده ارتباط بیابد و از توده عبور كند، بسيار مهم و پيچيده و حرفه اي تلقي شود.
به نظر من، تعلقات زباني ما به گذشته‌های دور و ناپيدا، محرك فهم مبهم اما جذاب و پرمسئله براي درك سلسله‌ای از تناسخ معاني در محتواي داستان‌هایی است كه ما می‌توانیم تعلق خود را به گذشته ناپيدا در آن بيابيم.
بنابراين، جذابيت داستان‌های كوتاه در عمق ابهامي است كه براي ما به‌جای می‌گذارد و روح و روان ما را در جذبه ابهام تناسخ معاني گذشته ناپيدا، مبهوت رها می‌کند. اين بهت، موقعيت زماني ما را به زبان تبديل می‌کند و فرهنگ زاده می‌شود.
فرهنگ متعلق به زبان است...

29 تیرماه 1398


موضوعات مرتبط: تلنگرهای ذهنی
برچسب‌ها: تلنگرهای ذهنی

تاريخ : شنبه بیست و نهم تیر ۱۳۹۸ | 7:52 | نويسنده : |
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد