قهرمانانی که متولد نمیشوند...!
(محمد راعی فرد)
مردمی که به دنبال تولد قهرمانانی هستند که منجی آنان شوند، محکوماند به شکستی که خود برگزیدهاند...
ملتی که دربهدر به دنبال چهرهای کریه از دیکتاتوری میگردد که خلافکاران را در تنور خشونت جزغاله کند تا کسی را یارای گرانفروشی و یا احتکار نباشد.
مردمی که به دنبال منتقمی هستند تا حق خورده شدهشان را از حلقوم ظالمین و گریزندگان از قانون بیرون بکشد.
مردمی که چشم امید به هرکسی که پوتین بر پا و سرنیزه بر دست دارد دوختهاند که قانون را بر قانونگریزان دیکته کنند.
مردمی که ندانند که باید بدانند و امیدشان برمدار احساس بی تعقل میچرخد.
مردمی که همه عالم و آدم را مقصر میدانند جز خود را، آنانی که آموختهاند فقط غر بزنند، آنانی که مطالعه و کتابخوانی و کتابداری را سه طلاقه کردهاند آنهم بدون حق رجوع...!
رنسانس اروپا را مردم آفریدند و از بین خویش فلاسفه و نخبگان فراوانی را متولد کردند و بر عرش جامعهشان نشاندند، آنان راهشان را از دوران خفقان و سیاه تفتیش عقاید قرونوسطی بهطور کامل جدا کردند که نتیجهاش را همگان نیک میدانند.
بزرگان و حاکمان یک کشور دست پروردگان مردم آن کشورند، کودکانی که به دست خانواده رشد میکنند و بزرگ میشوند همانانی هستند که قرار است در رشد و تعالی جامعهشان نقش بازی کنند.
مدیران یک جامعه از دل مردم رخ مینمایند و کشورداری میکنند، مدیر بیسواد و بیانگیزه و زیادهخواه از دل جامعهای بیرون میزند که اصولاً هیچ سنخیتی بامطالعه و خوانش کتاب ندارد.
خرافات و باورهای غلط در جامعهای مشتری فراوان دارد که دائم در انتظار معجزه دست بر آسمان میساید.
جامعهای که نخواست و نمیتواند خویش را اصلاح کند، هرگز به طراز یک آرمانشهر نخواهد رسید.
جامعهای که نتواند کجی رفتارهای حاکمانش را به خط مستقیم درآورد همواره باید در زیر بار فشارهای سیاسی و فرهنگی و اقتصادی بیمار، جان بکند و در انتظار ظهور قهرمانان خیالی وقت بگذرانند.
قهرمانان هر جامعه همان یکان یکان مردمی هستند که مفهوم ارجحیت منافع عام به خاص را درک میکنند، همانانی که چون نان شب و فرایض دینی عمل به قانون را واجب میدانند، همانانی که در جامعهشان چیزی بنام آقازادهها و رانتخواران پلشت گردنکلفت و پول شویان حرفهای و اختلاس گران زنجیرهای اصولاً وجود خارجی نخواهند داشت.
شالوده یک جامعه مردم آن است، جامعهای که حاکمانش و کشوردارانش از جنس همانان هستند و از کرات دیگر فرود نیامده و از کشورهای دیگر به داخل صادر نشدهاند.
نقد و تحلیل
"مردمي كه به دنبال تولد قهرماناني هستند كه...
ملتي كه دربهدر به دنبال چهرهای كريه از ديكتاتوري میگردند كه...
مردمي كه به دنبال منتقمی هستند تا...
مردمي كه چشم اميد به هرکسی كه...
مردمي كه نداند كه...
مردمي كه همه عالم و آدم را مقصر میدانند..."
به نظر میرسد؛
مردمي هستند كه در ذهن سوررآليسم نويسندگان ژورناليست به وجود میآیند و توسط آنان به دامن تاريخ معرفي میشوند. واقعيت جامعهشناسی وجود چنين مردمي را كه در دايره بسته باورهاي فرا واقعيت (سوررآليسم)، تصادفي و مهمل زندگي میکنند و نظم ظاهري واقعیتهای زندگي اجتماعي را در چالش منطقي براي رسيدن به بهترين سنتز (نتيجه) تاريخي ناديده میگیرند را تأیید نمیکند. چنين مردمي با اين مشخصات ذهنيتي سوررآليسمي است كه به تاريخ معرفي میشود.
با توجه به تحلیل متن، من بر این فرض هستم که چنین مردمی عینیت خارجی ندارند بلکه ساخته ذهنیت سوررآلیستی سیاستمداران تاریخ محور هستند که روایتهای روزنوشت تاریخ معاصر را در اولین سطح از زمینهی شکلگیری آن در مردم میبینند. در این صورت به نظر میرسد. این سیاسیترین نوع مواجهه با تاریخ است که در آن محتوا (تحلیل جامعهشناختی) قربانی پیشداوری زمینهی تأثرات زودگذر تاریخ میشود که مردم منشأ آن محسوب میشوند.
(حمید ژیان پور)
موضوعات مرتبط: انجمن تاریخ
برچسبها: انجمن تاریخ
