لبان هوس آلود دختركان شهر
(سپيده وزیری)
روزگار غريبيست نازنين
رحم از دلها رفته
عشقي براي عاشقي نيست
مردم سنگ بدست، دلت رو نشانه میروند
هزار پاره میشود دل كوچكت
مثل جام شراب سرخ سرریز
يك وقتايي ديوانه میشوی مثل مجنون
ولي ليلي نيست كه سر به بيابان بذارد مجنون،
عاقلان شهر بسيار شدهاند
خورشيد از اين شهر رفته و ماه شب نقابش را برنمیدارد
لبان هوس آلود دختركان شهر
ديو را از لانه بيرون ميآرد در طمع لعاب آن
باد بين گيسون زنان تاببازی میکند و
به آني گيس كشان دور میشود
و زنان از درد گيس کشیدهشان ناله و فغان ميكنن،
کوچههای شهر خاليست و دستها در جيب پيراهن،
مردها افسردهاند در پستوي خانه بيتوته ميكنن،
ولي سپیدهدم بيدار میشوند بياد مجنون و ليلي
دستها را در دست میفشارند، انگشتان را لابهلای گيسوان اسير حركت میدهند و خردهشیشههای دلت را با دستان زخمي بند میاندازند تا شايد خورشيد بيايد و ماه حضوري چشمگير پيدا كند
گذشتهای كه گذشته و آیندهای كه در دست خونآلود تو پناه گرفته
دستها را بشور و به پيشواز درخشش خورشيد برو
اگر خورشيد طلوع كند پایینش ماه رخ مینمایاند.
نقد و تحلیل
در شعر، كلمات درهمفشرده شدهاند، بهطوریکه يكديگر را به بالا و پايين فشار میدهند ازاینرو به نظر میرسد كلمات بر روي معاني يكديگر میلغزند و از جايگاه خود بيرون میآیند. علت میتواند استفاده زياد و متراكم از كلماتي باشد كه بخش زيادي از آن كلمات جهتگیری انتزاعي ندارند و از عينيت درگير شاعر با محيط به وجود آمده است. بنابراين شعر شما سخت نيازمند پالايش و ويرايش است كه از تب شهوت شعر كمي كاسته شود.
پيشنهاد میکنم از مطلع "لبان هوسآلود دختركان شهر" بهعنوان نقطه محوري براي ترسيم يك دايره كه جهتگیری انتزاعي دارد و متوجه تجربيات عيني شما از محيط نيست، آغاز كنيد.
در ترسيم دايره حول محور نقطه مركزي مطلع شعر "لبان هوسآلود دختران شهر" ذهنتان را بر مفاهيم كليد واژگان مطلع شعر، متمركز كنيد و در يك نشاط حاصل از فرح و شادي، بدون آنکه به ذهن اجازه بدهيد درگير عينيت محيط بيروني بشود، در انتزاع مفاهيم كليدواژگان مطلع شعر، سماع كنيد. شما بچرخيد تا شعر شما از تراكم و فشردگي بيرون بيايد و در ذهن مخاطب سماع كند.
(حمید ژیان پور)
موضوعات مرتبط: نقد و تحلیل شعر
برچسبها: نقد و تحلیل شعر
