متن و منتقد

نقد داستان،شعر،فیلم،متن،موضوعات اجتماعی سیاسی اقتصادی،کتاب و...

خشونت در رفتار

متن و منتقد نقد داستان،شعر،فیلم،متن،موضوعات اجتماعی سیاسی اقتصادی،کتاب و...

خشونت در رفتار

گفتگو

خشونت در رفتار

سیروس مرادی

قتل رومینا به دست پدرش بهانه‌ای شده که دوباره این سؤال مطرح بشود که چرا ما این‌قدر خشن هستیم. البته هیچ تحقیق علمی تا حالا ثابت نکرده که اسکاتلندی‌ها خسیس؛ آمریکائی‌ها چاق؛ انگلیسی‌ها خونسرد و آلمانی‌ها وقت‌شناس‌اند. همه این نتیجه‌گیری‌ها به‌اصطلاح در افکار جاری است. آمارهای سالیانه نشان می‌دهد که خشونت ریشه‌های چند هزارساله در جامعه ما دارد. مثلاً ما یکی از بالاترین آمارهای درگیری خیابانی منجر به قتل راداریم. سر پرداخت کرایه و یا جای پارک ماشین همدیگر را می‌کشیم. فکر کنم نسبت به جمعیتمان تعداد اعدامی‌های بالائی هم داریم. تا همین چند سال پیش قاچاقچیان مواد مخدر را با استفاده از جرثقیل در میادین و چهارراه‌ها اعدام می‌کردند. احتمالاً فارسی از معدود زبان‌هایی باشد که فعل کشتن در آن راحت صرف می‌شود. ما فرزندانمان را تهدید می‌کنیم که اگر تکالیفش را انجام ندهد می‌کشیمش... خلاصه ما خالی‌بند هستیم و مهارت زیادی در این رشته داریم. همین‌طور خشن هستیم و سوءظن شدیدی هم به هم داریم... عرض کردم این‌ها هم مثل آن داستان اخلاقیات سایر ملل است. همیشه هم این‌طور نیست که همه آلمانی‌ها وقت‌شناس باشند. حتماً تعدادی سربه‌هوا هم در آن‌ها پیدا می‌شود. انگلیسی هم ممکن است خونسرد نباشد و خیلی هم احساساتی باشد.

حمید ژیان پور

رفتار خشونت (خشونت در رفتار) تبیین‌کننده علی ساختار شناختی (علت ساختاری) خشونت نیست. خودنمایی خشونت یعنی نماد و فراوانی آشکار خشونت، نتیجه مستقیم و بلاواسطه ساختار درون ذهنی ما از پردازش اطلاعات موقعیتی و محیطی در عمل به خشونت نیست. در سازمان شناختی ما پردازش ذهنی رفتار، ساختار علی و تبیینی بی‌واسطه و شرطی محیطی ندارد بلکه از یک الگوی فرانظری موقعیتی که در ترکیب از محرک محیطی و هیجان سائق و غرایز "اندام­واره" با نظارت ادراک و فراشناخت، شکل‌گرفته است به وجود می‌آید. این سخن که "ما (ملت ما، فرهنگ ما) این‌گونه است..."، به نظر می‌رسد سخنی عاری از تبیین نظری و علمی است و نوعی واگویه شخصی نفس است و نه نقش... در علوم رفتاری و جامعه‌شناسی ما به تبیین نقش می‌پردازیم نه نفس...

سیروس مرادی

نتیجه و نمود مهم هست. این‌که بر پایه چه نظریه روان‌شناختی و تحلیل روانی ما چنین رفتاری داریم. موضوع دیگری است. توجه کنید شما نظرتان را درباره موضوعی بیان می‌کنید. من با خشونت و دربست نظرتان را با بی‌احترامی مردود اعلام می‌کنم. این یعنی شروع قتل. قتل و کشتن با ترور عقاید شروع می‌شود. ما حتی در سطح افراد تحصیل‌کرده تحمل هم را نداریم. از چندی قبل بنده کتاب‌هایی را که خود ایرانی‌ها درباره به‌اصطلاح جنبه‌های تاریک روحیات ما نوشته‌اند، اینجا پست کردم. متأسفانه استقبالی نشد. ما حتی نمی‌توانیم با احترام به نظرات طرف مقابل باهم گفتگو داشته باشیم. به‌محض این‌که متوجه بشویم طرف نظرات متفاوتی با ما دارد به محو فیزیکی وی فکر می‌کنیم...

حمید ژیان پور

اگر این‌گونه باشد مبانی نظری علم، در تحلیل، تبیین و تفسیر روایی رویدادها، قاتل بالفطره است... و موجب می‌شود تا چیزی که ناروا است پایدار نماند.

مبانی علم، گستره‌ای انعطاف‌پذیر از تعامل و گفتمان بین الاذهان را به وجود می‌آورد. این‌که ما اصرار بر پایداری بدون پشتوانه گفتگوی علمی داشته باشیم، خشونت محسوب می‌شود درحالی‌که حرکت به‌سوی گفتمان علمی و شکستن صراحت پایداری، سازندگی در انعطاف است نه واماندگی در خشونت ...

من بر اين باورم كه، "خشونت، سانسور، فحشا، اختلاس و..." بيداد نمی‌کند، بلكه منفعل است و خودنمايي می‌کند...

ميان اين دو مفهوم، تفاوت جوهري وجود دارد.

تفاوت ذاتي ميان اين دو مفهوم در بيان انگيزه دروني و محرك انگيزه بيروني قابل تبيين است.

"بيداد" معرف انگيزه دروني است درحالی‌که خشونت، سانسور، فحشا و اختلاس و...، خودنمايي از وابستگي به زمينه پيوند ميان عناصر همانند در پيشايند محرك انگيزه بيروني است، ازاین‌رو مانند قدرت، شهرت و توسعه اجتماعي، جوهر بيروني دارد.

من بر اين باورم كه، "خشونت، سانسور، فحشا، اختلاس و..." بيداد نمی‌کند، بلكه منفعل است و خودنمايي می‌کند...

ميان اين دو مفهوم، تفاوت جوهري وجود دارد.

آري؛

سخن راندن، مهارتي دشوار و برخاسته از قدرت قواي درون ذهني و شناختي است.

و

سخن گفتن، آسان است...


موضوعات مرتبط: گفتمان
برچسب‌ها: گفتمان

تاريخ : یکشنبه هجدهم خرداد ۱۳۹۹ | 20:45 | نويسنده : |
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد