کودکان دانشمندان کوچکی هستند که...
کودکان دانشمندان کوچکی هستند که یاد میگیرند چگونه یاد بگیرند. نادانستههای کودکان تحیر آنان را برای یادگیری برمیانگیزد. یادگیری، عملیات ذهنی است که در اولین مراحل رو به رشد بهوسیله دو پدیده فطری جذب و انطباق شکل میگیرد.
جذب و انطباق مستقیماً متوجه تجربیات محیطی است که کودک را احاطه کرده است. از دیدگاه روانشناسی شناختی، جذب، معرف مفهوم درون سازی و انطباق، معرف مفهوم برونسازی است. در درونسازی، کودک آنچه را که در محیط بیرون وجود دارد مطابق با ساخت یا الگوی شناختی خود تغییر میدهد؛ بنابراین کودک تجربیات جدید را مطابق با طرحواره ذهنی خود تا آن اندازه تغییر میدهد که بتواند آن را جذب تجربیات قبلی خود کند. بهعنوانمثال کودکی که هرگز هواپیما ندیده است ممکن است شیء پرنده در آسمان (هواپیما) را پرندهای فرض کند که قبلاً آن را دیده است.
در برونسازی (انطباق)، کودک الگوی ذهنی خود را مطابق با محرکات محیط تغییر میدهد. در این مرحله تنوع محرکهای محیط تجربی کودک، منجر به تغییر و توسعهی ساخت شناختی کودک میشود. جذب و انطباق، منجر به توسعه سازمان شناختی میشود. توسعهی سازمان شناختی کودک، معرف چگونگی تعامل کودک با محیط تجربی است.
درحالیکه بزرگسالان (تحصیلکردگان) برای توسعه دانش، آگاهی و شناخت، مطالعه میکنند، کودکان برای مطالعه، مطالعه میکنند. محیط تجربی بزرگسالان (تحصیلکردگان) بیشتر متوجه جذب و محیط مطالعه کودکان بهتر است بیشتر متوجه برونسازی و یا انطباق باشد که منجر به تغییر و توسعهی ساخت شناختی کودک میشود. توسعه ساخت شناختی کودکان در محیطهای متنوع، تحیر کودکان را برای مواجهه با نادانستهها برمیانگیزد. در این صورت به نظر میرسد کودک مطابق با مراحل رشد شناختی خود آمادگی دستکاری و کشف محیط را دارد. (معلم، راهنما، کتابدار) و (منابع و ساختمان تجهیزات)، دو عنصر کارکردی در تهییج و ترغیب کودک به یادگیری از طریق کشف است. کشف مهمترین روش دانشمندان برای دستیابی فهم عمیق مجهولات است. کودکان، دانشمندان کوچکی هستند که یاد میگیرند، چگونه یاد بگیرند تا نادانستههای خود را موضوع یادگیری اکتشافی قرار بدهند.
امروزه کتابخانههای کودک و نوجوان بر کسب دانش، آگاهی و شناخت تأکید میکند (کارکردی که مناسب بزرگسالان است) و با تجهیز منابع و ساختمان تجهیزات بر محتوایی تأکید میکند که اگرچه ممکن است مطابق با مراحل رشد شناختی کودک باشد اما او را درگیر تنوع محرکهای محیط نمیکند. کتابدار کودک و نوجوان، متخصصی است که مهارتهای آموزشی لازم برای ایجاد تنوع و تغییر در محیط یادگیری کودک و نوجوان را دارد و از طریق دستکاری در مؤلفههای کاربردی قادر است تا مطابق با مراحل رشد شناختی کودک، او را درگیر نادانستهها کند و باعث بشود تا کودک با درگیری لذتبخش در محیط تجربی، تجربیات شناختی خود را تغییر و توسعه دهد.
پرسش مهم این است که چه نوع الزامات مهارت آموزشی برای کتابدار لازم است تا بتواند فضای یادگیری برای یادگیری را با استفاده از حداقل امکانات به سادهترین شکل ممکن طراحی و بر انطباق و برون سازی عملیات ذهنی کودک، نظارت علمی و هوشمندانه داشته باشد؟
مطالعه برای مطالعه، استراتژی است که در مراحل بالاتر رشد، نوجوان یاد میگیرد که چگونه از یادگیری لذت ببرد و بهوسیله یادگیری، شناخت و پیش سازمان دهندههای ذهنی خود را توسعه دهد. کتابدار کودک، کتابدار یادگیری است که بهجای عنوان متخصص علم اطلاعات و دانش شناسی، متبحر در شناخت شناخت است. در غیر این صورت کودکان ممکن است هرگز یاد نگیرند که چگونه یاد بگیرند اگر متولیان علم اطلاعات و دانش شناسی به دادشان نرسند.
(حمید ژیان پور)
موضوعات مرتبط: کتابداری وعلم اطلاعات ودانش شناسی
برچسبها: کتابداری وعلم اطلاعات
