متن و منتقد

نقد داستان،شعر،فیلم،متن،موضوعات اجتماعی سیاسی اقتصادی،کتاب و...

ساده لوحانه اگر زنده بماني، مُردي

متن و منتقد نقد داستان،شعر،فیلم،متن،موضوعات اجتماعی سیاسی اقتصادی،کتاب و...

ساده لوحانه اگر زنده بماني، مُردي

ساده ­لوحانه اگر زنده بماني، مُردي

(شراره رضوي)

ساده ­لوحانه اگر زنده بماني، مُردي

سازِ اين قافله را هجو بخواني، مُردي

اين قبيله همه با قبله قسم می‌سازند

غيرِ اين قبله رهِ غير بداني، مُردي

همه از خاك و در اين خاك همه حيرانند

خاك بر فرقِ فلك تا برساني، مُردي

جانِ زيباي هنر، جامِ جنون است ولي...

از دو چشمانِ جنون، جان بستاني، مُردي

گرچه تا ریشه‌ی پيدايشِ انسان، جبر است

ساقه‌ی جبرِ شكوفا بتكاني، مُردي


نقد و تحلیل

این شعر تأمل من را برمی‌انگیزد. از آن سرودهایی است که شاعر را می‌توان در محتوای شعر دید؛ و نمی‌شود در مقابل حضور او بی‌تفاوت بود. وقتی شاعر را بتوان در شعر دید. فریاد شعر رساتر و زیباتر می‌شود. شعر جاری می‌شود و تو را در برمی‌گیرد. در این صورت نیمه پنهان تشخص شعر سرک می‌کشد و بی‌تاب و ناآرام خودش را به تو می‌نمایاند. این دشوار و البته بسیار مهم است که شعر بتواند با شاعر وحدت بیابد. در این صورت به نظر می‌رسد، شاعر فرهمندانه و متواضعانه به ما کمک می‌کند تا نیمه پنهان تشخص شعر را عمیق‌تر و دقیق‌تر بکاویم. چندین نوبت و به‌دفعات شعر را مرور کردم. شعر بی‌تاب است، خود را به دیواره فرم کلاسیک می‌کوبد. شاعر بیشتر ازآنچه در شعر بیان کرده است، قادر است تا بافرم شعر نو، به ما کمک کند تا به عمق نیمه پنهان تشخص شاعرانه او نزدیک شویم. در این شعر به نظر می‌رسد، بخش زیادی از محتوا، وابستگی تنگاتنگی با تأملات و تفکراتی دارد که شاعر را در محاصره هجوم خود قرار داده است. هجوم وسوسه‌انگیز مفاهیم منقبض، چهره زیبای شعر را چنگ انداخته و او را مجروح نموده است. آن روی زیبا، آن‌همه ملاحت، اکنون زخم‌خورده است و مرهمی باید.

"سینه مالامال درد است ای‌دریغا مرهمی"

ازاین‌رو است که شاعر در شعر حضور می‌یابد و از دایره بسته هجوم مفاهیم منقبض، فریادی رسا سر می‌دهد. او به انبساط مفاهیم می‌اندیشد و راه رهایی از دایره بسته هجوم کور مفاهیم منقبض را در نیمه پنهان تشخص خویش می‌جوید؛ و چه مرهمی بهتر از این‌که او بتواند با تغییر فرم شعر کلاسیک به شعر نو (شعر نیمایی) در انبساط مفاهیم سیال به عمق نیمه پنهان تشخص وجود خویش، نزدیک و نزدیک‌تر شود. در این صورت ما می‌توانیم در نی‌زار وجود او نی شکنیم و شکربریم.

"گویند سنگ لعل شود در مقام صبر

آری شود ولیک به خون‌جگر شود".

(حمید ژیان پور)


موضوعات مرتبط: نقد و تحلیل شعر
برچسب‌ها: نقد و تحلیل شعر

تاريخ : یکشنبه دوم اردیبهشت ۱۳۹۷ | 8:7 | نويسنده : |
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد