تو گل سرسبد خاطرههایم بودی
(بهرام بنی نجار)
تو گل سرسبد خاطرههایم بودی
حسترین پنجرهی حال و هوایم بودی
در شب تیرهی دلتنگ شدنهایم تو
روشنیبخش چنان نور خدایم بودی
در افقهای من خستهی وهمآلوده
هرکجا بال زدم باز تو جایم بودی
در زمستان یخ آلود نگاه تلخت
سرد هرگز نشدم چون تو دمایم بودی
مثل قویی که دم مرگ حزین میخواند
دم و وادم تو در اندوه صدایم بودی
نرسیدی به من و حبس شدم کنج قفس
تو که پروازترین بال برایم بودی
نقد و تحلیل
به نظر من وقتی شعر، "زیبا، روان و دلنشین" باشد. فقط زیبا و روان و دلنشین است. عطر گلاب، عطر و بوی مخصوص به خود را دارد و ویژگیهای ذاتیاش معرف زیبایی و دلنشینی آن است؛ اما باران که "در لطافت طبعش خلاف نیست" بر هر زمینهای که ببارد عطر و بوی ذات آن زمینه را متجلی خواهد کرد. شعر زیبا، روان و دلنشین در زیبایی خود حبس میشود و شعاع تأثیر آن از دایره احساس تعلقخاطر مخاطب به بهرهمندی برای جلب منفعت حال، بیرون نخواهد رفت. شعر قبل از آنکه حال باشد قال است و بیان قال بهخودیخود و در ذات خود معرف زیبایی روانی و دلنشینی نیست. ازاینرو است که گاهی شعر و یا ایدهای در میان مردم عمومیت و محبوبیت نمییابد. سالها میگذرد تا زمینه مناسب خود را مییابد، بر آن میبارد و عمق عظمت و شکوه زیبایی زمینه را متجلی میکند.
اگر شعري براي همه زيبا، روان و دلنشین باشد، حال است نه قال. دايره تأثیر شعر حال از مرز زيبايي و دلنشینی عبور نخواهد كرد و در سطح اوليه احساس مخاطب عام تهنشین خواهد شد.
شعر قال اما تا عمیقترین لایههای زيرين سه جزء تفكر يعني تعقل، تخيل و احساس مخاطب نفوذ میکند، عطر آن را متجلي مینماید. اینکه شعر بتواند همزمان سه جزء تفكر مخاطب را تحت تأثیر مفاهيم دروني خود، قرار دهد الزاماً از ویژگیهای شعر زيبا، روان و دلنشین، نيست.
(حمید ژیان پور)
موضوعات مرتبط: نقد و تحلیل شعر
برچسبها: نقد و تحلیل شعر
