متن و منتقد

نقد داستان،شعر،فیلم،متن،موضوعات اجتماعی سیاسی اقتصادی،کتاب و...

هنر نوشتن

متن و منتقد نقد داستان،شعر،فیلم،متن،موضوعات اجتماعی سیاسی اقتصادی،کتاب و...

هنر نوشتن

گفتگو

هنر نوشتن

حمید ژیان پور

می‌اندیشم؛ هنر، پذيرفتني نيست...

هنر به انسان اضافه نمی‌شود مگر آنكه بخواهند آن را به انسان اضافه كنند و انسان بخواهد آن را بپذيرد.

انسان وقتي هنرمند می‌شود یک‌چیز به او اضافه می‌شود

منيت هنر...

نوشتن درباره‌ی هنرمند، نوشتن درباره منيت هنر است...

پانته‌آ گلپر

هنر با متن زیستی هنرمند یکی شده است و هر آفرینش هنری حاصل زیستن در متنی سراسر آفرینش و آزادگی است، پس چیزی به چیزی قابل اضافه شدن نیست.

وجه اخلاقی هنر به‌تمامی درآزاده-زیستی هنرمند قابل بروز است.

حمید ژیان پور

اين انديشه رايج بسياري از ما است كه می‌خواهیم هنر را در متن تجربه زيسته هنرمند بيابيم اين همان معناي تصديق هنر است كه موجب روايت هنر می‌شود.

فراتر از آن هنر نه در تصديق كه در تصور ما از چيستي هنر برساخته می‌شود.

پیش‌تر به اين موضوع اشاره كردم كه "ادبيات فقط چيستي است نه چيز ديگر."

ادبيات، قرائت تصور تصوير دقيق ما از هنر است.

پانته‌آ گلپر

اگر در متن آفرینش و آزادگی زیست نکند هنر او هنر نیست، دیکته یا تقلید از سبک‌هاست. بنده به‌واسطه‌ی حضور در این عرصه، این برداشت را از تجربه حقیقی که خودم و در ارتباط با دوستان هنرمندم می‌بینم، دارم.

حمید ژیان پور

نوشتن، ديدن تفكر است...

ما با شنيدن، جهان سوم شديم...

پانته‌آ گلپر

مالکیت به طریق نوشتار منتقل می‌شود. اگر گفتار را در ادامه‌ی آواهای زیستی نخستین انسان بر کره‌ی خاکی تلقی کنیم، تفاوت اساسی انسان و حیوان در نوشتن و متنیت است که به‌واسطه‌ی متن مالکیت و به‌واسطه‌ی مالکیت هویت اختیار می‌شود.

حمید ژیان پور

به نکته خوبی اشاره کردید.

سهیل پرند

... و البته خود را به کوچه‌ی علی چپ زدن‌ در هر بزنگاه‌ تاریخی، جهانمان را دست چندم کرده است.

ما را عادت به بستن گوش‌هایمان دادند تا نشنویم آژیر خطر را...

و مدام دهان به یاوه و خشم بگشاییم، با نیت "گل به خودی"

ناشنوایی، از ما سلب مسئولیت تاریخی می‌کند.

و ما گوش بسته‌ایم تا با خیالی آسوده بگوییم: چشم!

چشم پشت پرده‌ی گوش پنهان است!

رمز رهایی «شنود رفتار» است!

حمید ژیان پور

در پاسخ متن، شعر سروده‌اید.

مسئوليت تاريخي ما در نوشتن است.

نوشتن ديدن تفكر است.

در نوشتن ما صداي خود و ديگران را واضح‌تر می‌شنویم.

سهیل پرند

مگر شعر زبان ندارد؟!

حمید ژیان پور

ساحت شعر، زبان دارد.

قامت شعر، زمان دارد.

مثال واضح آن مقايسه اشعار حافظ با سرودهاي انقلابي است.

سروده‌های انقلابي براي شنيدن است و اشعار حضرت حافظ براي خواندن و ديدن است.

سهیل پرند

از نگاه من، کلمه است.

تمام متن‌ها محصول بیرون کشیدن زبان از کام آدمی‌‌اند‌ به نیت مفاهمه.

هر کس به طریقی دل ذره را می‌شکافد... و من به طریق خودم.

و من تنها در ساحت شعر می‌لنگم...

حمید ژیان پور

يك مثال واضح براي تفاوت شنيدن و نوشتن، تفاوت ديكته و انشاء است.

باهم بينديشيم.

سهیل پرند

«شنیدن» در نگاه من

«گوش دادن» صرف نیست.

این‌گونه اگر باشد، چگونه گاهی یک روشندل با شنیدن متن از کوردلان متن ‌خوان در خوانش جهان پیشی می‌گیرد؟!

حمید ژیان پور

به نكته خوبي اشاره كرديد.

روشندلان، متن را با لمس كردن (خط بريل) در ذهن می‌گنجانند.

اگر نوشتن نبود، تفكر عمق نمی‌یافت.

سهیل پرند

تا حدودی موافقم. نه‌چندان زیاد!

در گروهی مشارکت دارم که روشندلان عزیز در جستجوی داوطلب برای خوانش متن‌های موردنظر خود هستند.

زمانی متن نبود و خداوند تنها گوش پیامبرانش را پر می‌کرد و پیام‌بران گوش پیروانشان را. متن به دلیل سهولت در تثبیت، زمانی تنها گزینه بود.

امروزه که ابزار تثبیت متن در قالب‌ صدا فراوان و میسر است، صرفاً آوایی درهم و گم‌شدنی نیست... خود متنی شنیداری است. امروز همه‌چیز متن است! به فرا متن بیشتر بیندیشیم!

حمید ژیان پور

هم‌اکنون كه شما مشغول کامل براي نوشتن هستيد، دست‌نوشته‌های من شما را به نوشتن برانگيخته است تا با استناد به کلیدواژه‌ای از متن در تبیین و توضيح تأملات ذهنی‌تان بكوشيد و آن را از زبان به بيان منتقل كنيد.

اگر نگارنده به‌جای متن، از پيام صوتي استفاده می‌کرد شما بخش زيادي از استنادات تأمل‌برانگیز ديداري متن را به دليل ظرفيت گنجايش حافظه فعال از دست می‌دادید.

این‌یکی از دلايل مهم گفتگو از طريق نوشتن است.

سهیل پرند

می‌پذیرم که متن، صدا، تصویر و... خیال و هر وجه دیگری که با اندیشه بیامیزد، حتماً آفرینش ساحتی فراخ‌تر را در پی خواهد داشت.

حمید ژیان پور

گفتگوي خوب وابسته به محتوا است.

ما اينجا هستيم تا توانايي خود را نه در تكريم قداست‌ها كه در تفهيم ابهامات بالا ببريم. دراین‌باره هیچ‌چیز نمی‌تواند با شناخت بی‌ارتباط باشد مگر آنكه نخواهيم آن را بشناسيم.

براي شناخت، اندكي بيشتر از استعداد ارثی‌مان بايد شكيبا و خویشتن‌دار باشيم...

جاي اميدواري است كه برخورداري از فرصت فضاي مجازي براي بسط انديشگي و تحصيل فرزانگي به كار گرفته شود.

بايسته است تا در تأملات نوشتاري، ظرفيت توانايي خويش را در كاربرد رويكرد علمي به گفتگو بالا ببريم. بدون جانب‌داری عقيدتي به تحليل محتوا بپردازيم و پديدارشناسي ماهيت را محور تبيین علمي قرار بدهيم.


موضوعات مرتبط: گفتمان
برچسب‌ها: گفتمان

تاريخ : دوشنبه دهم مهر ۱۴۰۲ | 11:19 | نويسنده : |
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد