متن و منتقد

نقد داستان،شعر،فیلم،متن،موضوعات اجتماعی سیاسی اقتصادی،کتاب و...

روان‌شناسی / روان انشایی

متن و منتقد نقد داستان،شعر،فیلم،متن،موضوعات اجتماعی سیاسی اقتصادی،کتاب و...

روان‌شناسی / روان انشایی

گفتگو

روان‌شناسی / روان انشایی

حمید ژیان پور

می‌اندیشم؛

روان‌شناسی، علمي است كه مردم به سراغ آن می‌روند...

و روان انشايي، ادعايي است كه او به سراغ مردم می‌رود...

امین روزدار

روان‌شناسی، علمی در محدوده‌ی علوم انسانی است، درنتیجه چون سوژه‌اش انسان است بایستی [فهم] شود و نه [تبیین]، ولی قرار نیست که مسائل و مشکلات جهان ما و به‌خصوص مشکلات ما در حیطه‌ی مشکلات علوم انسانی با رویکرد علمی (آن‌گونه که مسائل فیزیک و شیمی ما حل می‌شود) حل و رفع گردند.

روان انشایی یعنی روانی که خود را بگوید.

روان املایی یعنی روانی که به او دیکته شود.

در روان املایی این "دیگری" است که به شما می‌گوید چه بگو و چه بکن و یک کیفیت روان‌شناسانه‌ی واکنشی است ولی در روان انشایی این خود یا سلف است که خودش را می‌گوید و یک کیفیت روان‌شناسانه کنش گرانه است.

در همان روان انشایی هم سوژه‌ی کنشگر، کنش خود را از جامعه و زبان و فرهنگ موجود کسب می‌کند ولی خودش به این گرفته‌ها "معنا" می‌دهد. به عبارتی "فرد" در اینجا "معنا دهنده" است و نه آفرینش گر. مثل یک نویسنده که متنش همواره بینامتن است.

حمید ژیان پور

روان انشایی، اصطلاحی است که من آن را در مقابل روان‌شناسی علمی به کار می‌برم و هرگز مقصودم انشاء روان و یا املا روان نیست. حوزه روان‌شناسی علمی به کاربرد تبیین روابط علی میان متغیرهای پیشایند و پسایند می‌پردازد و از انشاء و یا شهود باطنی برای بررسی و اثبات فرضیه اجتناب می‌کند. اگرچه روان‌شناسی، شاخه‌ها و گرایش‌های متعددی دارد اما تبیین علمی مقدم بر ترتیب عینی (شناخت) است. در علم، شناخت پس از تبیین صورت می‌بندد. تبیین، صورت‌بندی قیاس کلی از استقراء روابط جزئی است که منجر به شناخت می‌شود؛ بنابراین این‌گونه نیست که علوم انسانی محصور در شناخت باشد.

روان‌شناسی (محض) مشروعیت خود را از فلسفه و رخدادهای وابسته به زبان کسب می‌کند؛ و مبین وجهی از تمایزات معانی ذاتی برخاسته از درک منحصربه‌فرد سوژه (ذهن) از زبان است که وابسته به زمان و مکان نیست و بی‌همتا تلقی می‌شود.

روان‌شناسی کاربردی، اما نوعی روان_پویایی است که به نظر می‌رسد وابسته به زمان و مکان است و با ترسیم "نظمی قوام‌بخش"، بر وجهی از تکثرگرایی شیوه‌های ابزاري نتیجه گرا که در آن ابژه (عینیت) موجب شکل دادن و بازتولید شالوده جهان ثابت و نظام‌مند ‌است، مبتنی است. علوم انسانی به‌شدت وابسته به زبان و تبیین‌های زبانی است که موجب شناخت در درجه نخست و سپس معرفت‌شناسی در درجه بالاتر خواهد شد. در علوم انسانی، تبیین مقدم بر شناخت است.

القاء در روان‌شناسی، مفهومی علمی تلقی نمی‌شود. روان، وابسته به زبان (یا اندیشه) است. این تصور که اندیشه، تلقین‌پذیر است و عقل، تحت تأثیر نقل قرار می‌گیرد، نادرست می‌نمایاند. هیپنوتیزم موجب زایل گشتن عقل نمی‌شود بلکه بخشی از ناخودآگاه فرد را هوشیار می‌کند. هوشیاری مفهومی عقلانی است. ازاین‌رو فرد باید آمادگی برای القاء هیپنوتیزم داشته باشد یعنی منطقاً آن را درک کرده باشد تا این اتفاق بیفتد. اگرچه عقل آکنده از شهود است اما تبیین‌های عقلانی، مقدمه تجرید آگاهی است که منجر به شهود می‌شود.


موضوعات مرتبط: گفتمان
برچسب‌ها: گفتمان

تاريخ : دوشنبه ششم شهریور ۱۴۰۲ | 22:51 | نويسنده : |
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد