گفتگو
مصدق

حمید ژیان پور
در ساحت سايه تاريك تاريخ ايران، مصدق، مردي بود كه قرائتي از بازتاب سياست تاريخ فرهنگ و تمدن ايران ارائه نداد. او سياست را یکتنه میراند و فانوس به دست، روشنايي راه را میپیمود.
برخلاف باورهاي تاريخي، مصدق اگرچه مردي مظلوم بود اما سیاستمداری بیمنظور نبود.
میاندیشم؛
آينده نه در مقصود كه هميشه آنسوی منظور میدرخشد...
آقای پژمان
آیا مایل هستید (سیاستمدار بیمنظوری نبود) را روشنتر بیان فرمایید؟
حمید ژیان پور
ممكن است بدون آنکه لازم باشد تا در تبيين فلسفي مفهوم كلمه "سیاستمدار بیمنظور" در پيچيم، مقدمتا مصادیق و نمونههای تاريخي مانند ماهاتما گاندي مصداق مناسبي باشد.
موضوع مورد سؤال شما مهم و قابليت گفتگو دارد. از توضيح دراینباره امتناعي ندارم.
آقای پژمان
اهداف هر دو بزرگوار در کوتاه کردن دست انگلیس از دخالت در امور سیاسی و اقتصادی هر دو کشور کاملاً شبیه هم بوده و هر دو مصمم به بیرون راندن انگلیس از کشورشان بودند.
اما نه مصدق توان رهبری گاندی را داشت و نه همراهانش مشابه هم بودند و نه ملت ایران همانند مردم هند از انگلیس دل پرخونی داشتند.
در طول یک سال، مصدق هم طرفدارانش و هم مردم را به علت رکود اقتصادی از دست داد و راه ناخواسته را برایش رقم زدند؛ اما مردم هند تا پای جان در به ثمر رساندن اهداف مقدس گاندی ایستادند و موفق شدند زالوی بزرگ را از کشورشان بیرون رانند.
البته باید گفت، گاندی دشمنان سرسختی مانند درباریان را نداشت که انگلیس از آنان بهعنوان اهرم براندازی را برنامهریزی نماید.
حمید ژیان پور
از همفكري شما متشكرم.
من اینگونه میاندیشم كه لوازم، تفكر نمیآفریند بلكه به نظر میرسد تفكر، لوازم میآفریند.
نگارنده، رخدادهاي تاريخي را برخاسته از لوازم و زمینههای جبر تاريخي نمیبیند بلكه به نظر من رخدادهاي تاريخي، منبعث از ریشههای تاريخ فرهنگي است.
فرهنگ، نزدیکترین وجه نامحسوس رؤیا است.
فرهنگ، رؤياي متعالي انسان براي بقا و سازوكاري براي ماندگاري نوع بشر است كه بهتدریج در شكوه و زيبايي خلق میشود و در يگانگي محو میشود...
اگر از "گاندي" سخن به ميان آمد منظور ما پرداختن به تاريخ تحولات اجتماعي و لوازم زمینهی رخداد انقلاب هند به رهبري گاندي نيست بلكه ما نقش او را نه در انقلاب كه نفس او را در رؤياي تبديل انقلاب به اختيار میبینیم و در اين تأمل بر آنيم تا چگونگي راهبري او را در تحقق رؤياي اختيار مردم يعني فرهنگ، بيابيم.
فرهنگ، در سكوت حركت میکند. در سكوت، حركت جوهری براي تغيير نهفته است.
آنگاهکه سخن از تغيير به ميان میآید ما میخواهیم دريابيم كه نقش شخصیتهای تاريخي در ايجاد تحقق نقش رؤياي مردم يعني فرهنگ چيست.
به نظر نگارنده مرحوم مصدق بر نقش بود نه بر نفس، از اين منظر او سیاستمداری بیمنظور نبود.
به اين فرض میاندیشم كه گاندي سياست مندي بیمنظور بود كه بهجای اجتهاد نقش در احياي نفس مردم كوشيد و نقش مردم را در تحقق رؤیا پوييد.
آقای پژمان
سپاس از دیدگاهتان.
حمید ژیان پور
صميمانه متشكرم و منتظر نقد ديدگاه و بيان نظرات دوستان هستم.
Volkan(گروه تاریخ تحلیلی ایران معاصر)
معناها، ارزشها، زبان، قوانین و فرهنگ همه محصولاتی تاریخی و نتیجه شرایط ماقبل خود هستند. تغییرات تاریخی نیز ساخته دست انسانهای شکلگرفته توسط خود تاریخ است؛ بنابراین انسانها هم تاریخی به وجود میآیند و هم تاریخی خلق میکنند.
حمید ژیان پور
انديشه، نتيجه محتوم بازگشت ارزشها است.
بنابراين ارزشها محصول نيست انسان قائم به انديشه است و تاريخ تكرار نمیشود.
ازاینرو به نظر میرسد؛ انسان قائم به تاريخ نيست.
موضوعات مرتبط: گفتمان
برچسبها: گفتمان
