متن و منتقد

نقد داستان،شعر،فیلم،متن،موضوعات اجتماعی سیاسی اقتصادی،کتاب و...

متن و منتقد | تیر ۱۴۰۰

متن و منتقد نقد داستان،شعر،فیلم،متن،موضوعات اجتماعی سیاسی اقتصادی،کتاب و...

مجهول آراسته

مجهول آراسته

(علی مرادی مراغه‌ای)

رضاشاه دست بزن داشت...

در میان شاهان ایرانی کمتر شاهی وجود داشته که به‌اندازه رضاشاه فحاش و مخصوصاً دست بزن بوده باشد یعنی هر موقع عصبانی می‌شد هرچه در دستش بود می‌کوبید تو سرِ طرف. اعم از اینکه، طرف وکیل مجلس باشد یا روزنامه‌نگار یا حتی ژنرال ارتش!...

ما برای نقد و ارزیابی رفتارهای یک آدم باید بکوشیم کمتر به نوشته‌های مخالفان او رجوع کنیم بلکه باید تلاش کنیم از نوشته‌ها و منابعِ دوستدارانش فکت و نمونه بیاوریم. مخصوصاً در این مورد، اصلاً نیازی نیست به منابع و نوشته‌های مخالفان رضاشاه رجوع کنیم بلکه در آثار و منابع دوستداران او به‌کرات از فحاشی و کتک زدن دیگران توسط رضاشاه سخن رفته، به‌عنوان‌مثال، سلیمان بهبودی که پیشکار و از محارم و نزدیک‌ترین رضاشاه بوده و غالباً همراه و همدم رضاشاه بوده، در خاطرات خود به‌کرات به این‌گونه رفتارهای رضاشاه اشاره‌کرده که به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌کنم...

خاطرات بهبودی هرچند از موضع دوستی با پهلوی‌ها نوشته‌شده اما کتاب خوبی است[...]


نقد و تحلیل

مجهول آراسته؛

مهم‌ترین نقدی که بر متن وارد است این است که متن تا آن اندازه کوتاه، بریده و ابتر است که به‌سختی می‌توان گزاره‌هایی یافت که مفاهیم مندرج متن، منبع و مصدر تأمل درزمینه‌ی مستدل روایت زبان تاریخ باشد. زمان تاریخ اما همواره به زیان زبان تاریخ بوده است.

زمان تاریخ را نجنبان... زمان تاریخ جز زشتی و ناسزا چیزی برای گفتن ندارد...

"اینکه برای نقد، تلاش کنیم تا فکت ها و واقعیات نزدیکان و دوستداران را منبع روایت تاریخ قرار بدهیم"، رجوع به زمان تاریخ است یعنی همه آن چیزی که در زمان اتفاق افتاده است و به نظر می‌رسد به‌جای آنکه مدلول روابط علی باشد مرعوب شرایط ضمنی است [...]


موضوعات مرتبط: انجمن تاریخ
برچسب‌ها: انجمن تاریخ

ادامه مطلب
تاريخ : یکشنبه بیست و هفتم تیر ۱۴۰۰ | 19:8 | نويسنده : |

کشتن رؤیا

گفتگو

کشتن رؤیا

وقتی رؤیاهای بزرگ را می‌کشیم، خون زیادی جاری می‌شود.

(میلان کوندرا)

حمید ژیان پور

می‌اندیشم؛

هیچ‌کس نمی‌تواند رؤیاهایمان را نابود کند... آنکه رؤیا می‌سازد خود می‌تواند رؤیا بکشد...

سادات هاشمی

آدمی رؤیا می‌سازد و بر اساس آن رؤیاها، زندگی‌اش را پیش می‌برد. رؤیاها از اندیشه و باورها و عمق درون آدمی و بر اساس گذشته و حال و آینده او ساخته می‌شوند. همان‌طور که تحول در بنیان فکری، همه‌چیز آدم را دگرگون می‌کند، گاه به‌یک‌باره همه رؤیاهای ساخته‌شده نیز از بین می‌رود و نابودی و تغییر همیشه درد دارد [...]


برچسب‌ها: گفتمان

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه بیست و ششم تیر ۱۴۰۰ | 13:22 | نويسنده : |

ترانه

ترانه

شعر، ديدن ترانه است...

(حمید ژیان پور)

 


موضوعات مرتبط: تلنگرهای ذهنی
برچسب‌ها: تلنگرهای ذهنی

تاريخ : پنجشنبه بیست و چهارم تیر ۱۴۰۰ | 17:27 | نويسنده : |

نان و نام

نان و نام

می‌اندیشم؛

دزد، نان مي بُرد و  نام مي بَرد...

شريف، نام می‌آورد و نان نمي بُرد...

(حمید ژیان پور)


موضوعات مرتبط: تلنگرهای ذهنی
برچسب‌ها: تلنگرهای ذهنی

تاريخ : سه شنبه بیست و دوم تیر ۱۴۰۰ | 22:25 | نويسنده : |

زبان علم

گفتگو

زبان علم

آقای عباسی

برای ساختن تمدن در قدیم، سه فاکتور اصلی لازم است.

الف- رودخانه‌های پر آب، جلگه وسیع

ب- ریاضیات اعداد

ج- هندسه و محاسبات

ایران فاقد هر سه می‌باشد. در زبان فارسی هیچ‌یک از اشکال هندسی، اعم از مربع، مستطیل، دایره و هرم و... نیست.

اعداد هندی و روسی و عرب و غیره می‌باشند. بفرمایید ایرانیان با چه ابزاری در قدیم صاحب تمدن بودند؟

حمید ژیان پور

زبان اعداد، فراتر از عدد و زبان هندسه فراتر از شكل هندسه است. آنچه تمدن را می‌سازد شكل نيست، زبان ساختن شكل است [...]


موضوعات مرتبط: گفتمان
برچسب‌ها: گفتمان

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه بیست و دوم تیر ۱۴۰۰ | 20:24 | نويسنده : |

زیبایی مفتون

زیبایی مفتون

می‌اندیشم؛

زن، حکایت نیست، زن، روایت نیست. زن، بداهت نیست...

زن برائت جمال است... زن نماد اصالت زیبایی مفتون است...

(حمید ژیان پور)


موضوعات مرتبط: تلنگرهای ذهنی
برچسب‌ها: تلنگرهای ذهنی

تاريخ : پنجشنبه هفدهم تیر ۱۴۰۰ | 20:20 | نويسنده : |

منبع حقیقت

منبع حقیقت

می‌اندیشم؛

اعتقاد، منبع حقیقت نیست... انتزاع، منبع حقیقت است...

 

به نظر می‌رسد سنجه‌های ناشی از مقایسه‌های تطبیقی درباره مردم و روایت اکثریت عامه، گواه، حقیقت نیست. بلکه نمایانگر ارجحیت اعتقاد اکثریت و گواه وضعیت موجود است. انسان، جسد نيست كه بشود آن را در آمار و ارقام خلاصه كرد. انسان، كلمه است، می‌شود آن را به شکل‌های مختلف قرائت كرد.

روش زندگي و يا بندگي، نماد حقيقت ناپيدا است كه در طول زمان به‌وسیله تغيير، معنا می‌یابد.

حقيقت، اختراع واقعيت نيست.

حقيقت، انتزاع بلافصل واقعيت نيست.

گاهي حقيقت، سايه درشت واقعيت است كه پشت به نور دارد...

باری: اعتقاد، منبع حقیقت نیست، انتزاع، منبع حقیقت است...

(حمید ژیان پور)


موضوعات مرتبط: تلنگرهای ذهنی
برچسب‌ها: تلنگرهای ذهنی

تاريخ : سه شنبه پانزدهم تیر ۱۴۰۰ | 9:32 | نويسنده : |

سياوش كسرايي

سياوش كسرايي

حقیقت، وجه متناظر "نسبیت" است...

سیاوش کسرایی تا آخر بر سر راه خود نماند. او تا آخر بر تنزیه منطق زبان هوشیاری خویش ماند و با زبان شعر، همه خویش را سرود. اینکه کسی تا آخر بر سر راه خویش بماند، منطبق با منطق زبان هوشیاری نیست.

 

می‌اندیشم:

هوشیاری راهی کمال‌یافته به‌سوی درک خودخواسته سقوط در درون است...

(حمید ژیان پور)


موضوعات مرتبط: تک مضراب
برچسب‌ها: تک مضراب

تاريخ : دوشنبه چهاردهم تیر ۱۴۰۰ | 12:9 | نويسنده : |

میدان شهوت حقیقت

میدان شهوت حقیقت

می‌اندیشم؛

به فرزندانمان بیاموزیم رزمنده میدان شهوت حقیقت نباشند...

حقیقت، وجه متناظر "نسبیت" است.

به نظر می‌رسد همان‌طور که "نسبیت"، میزان و میدان ندارد، حقیقت نیز میزان و میدان ندارد.

حقيقت، فضیلت است.

حقیقت ارجحیت وبرتری نیست. حقیقت، مانند خورشید ذوب کننده نیست. روشنایی خورشید حقیقت، درخشش کورسویی به‌سوی ابهام است. ایمان اما شعله‌های برافروخته شهوت و شهرت حقیقت است.

هستي حقيقت، مبهم و چيستي شهوت حقيقت، متقن است [...]


موضوعات مرتبط: تلنگرهای ذهنی
برچسب‌ها: تلنگرهای ذهنی

ادامه مطلب
تاريخ : یکشنبه سیزدهم تیر ۱۴۰۰ | 9:35 | نويسنده : |

ریش و ریشه!...

ریش و ریشه!...


(علی مرادی مراغه‌ای)

صدها مقاله و کتاب نوشته‌اند در علل عقب‌ماندگی ایران، در ناکامی انقلاب مشروطیت و در این‌که چرا تلاش‌های 150 ساله ایرانیان برای نوسازی، آزادی، دمکراسی و قانون خواهی به نتیجه نرسیده و هنوز هم پس از 120 سال قانون خواهی و دویدن به دنبال آن، امروزه نیز برای رعایت قانون، همیشه باید پیش چشم مردم و مقامات، تابلوی دارلانتقام مختار را نصب کرد تا ترس و وحشت، آنان را وادار به رعایت نظم و قوانین کند!

این هم یک نوشته تلگرامی و تلگرافی است در این موضوع...

  • زمانی مجله طنز باباشمل در سرمقاله‌ای با عنوان «شیر برنج» در مورد میزان درک ایرانیان از آزادی و مشروطه چنین نوشت:

«یکی به کور مادرزاد گفت: هیچ تابه‌حال شیر برنج خورده‌ای؟

جواب داد: نه اصلاً من نمی‌دونم شیر برنج چه شکلیه [...]


نقد و تحلیل

ريشه پابرجا است؛

تحليل گفتمان نشان می‌دهد، متن موردبررسی، فاقد پراگنانز یا طرح‌واره مفهومی است. طرح‌واره به معنای پاره‌ای از طرح نیست. طرح‌واره کلیت معنادار و به‌هم‌پیوسته از ذهنیت مبتنی بر مصادیق عینیت یافته است که منجر به شهود یا بینش می‌شود. مخاطب با درك كليت به هم فشرده طرح‌واره مفهومی، به بينش و شناخت ناگهاني روبه‌جلو دست می‌یابد. پراگنانز ازاین‌جهت منبع و جوهر درك بيش ناگهاني یا بصيرت در حل مسئله است؛ بنابراین آنچه در بينش اتفاق می‌افتد تجربه درك شهودي و ناگهاني از مسئله است که معطوف به آمايه، نگرش يا آمادگي شناختي بن‌مایه درون ذهني فرد نسبت به موضوع است و نیاز به‌جای زیادی ندارد.

به نظر می‌رسد آنچه در تاریخ تبیینی و تحلیلی، اتفاق می‌افتد، نوعی بینش روبه‌جلو یا "شدن" است که فرآیند ديالكتيك رو به رشد دارد.

بینش یا "بصيرت"، حاصل درک زمینه از پراگنانز یا زمینه نقشه مفهومی است [...]


موضوعات مرتبط: انجمن تاریخ
برچسب‌ها: انجمن تاریخ

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه دوازدهم تیر ۱۴۰۰ | 9:41 | نويسنده : |

تیمورتاش از عرش تا فرش!

تیمورتاش از عرش تا فرش!

(علی مرادی مراغه‌ای)

  • مردی شیک‌پوش، خوش‌تیپ، عیاش، مدرن، تحصیل‌کرده، بااستعداد و دست‌کم پنج زبان بلد بود روسی، فرانسوی، آلمانی و انگلیسی... کسی که در تحکیم دیکتاتوری رضاخان و عروجش بر سریر قدرت بیشترین نقش را بازی کرده و به قول انگلیسی‌ها کینگ میکر  (King Maker)) بود.

در ابتدای خودکامگی رضاشاه به‌عنوان شخص دوم کشور چنان قدرت و هیبتی داشت که رئیس‌الوزراها نیز در مقابلش کمر خم می‌کردند اما به میزانی که به قدرتش اضافه می‌شد درنده‌تر می‌گشت! روزی در مجلسی که مست کرده بود، خطاب به میرزا محمد طاهر تنکابنی گفت:

«من به هزار و یک دلیل ثابت می‌کنم که خدایی وجود ندارد و همه‌چیز تصادف است...!» (خاطرات قایم مقام الملک رفیع... ص 317) به قول عین السلطنه «تا تيمورتاش‏ وزير دربار مقتدر ]بود[ زن و دخترهاى مردم را بدون پروا بلكه علنى بی‌عصمتی می‌کرد». (روزنامه خاطرات عين ‏السلطنه... ج ‏10، ص 8041) [...]


نقد و تحلیل

فصد و فتح؛

تفکر به‌جای زیادی نیاز ندارد...

تفکر حدس عالمانه است که از صراحت و بداهت در پیشینه مبانی نظری برخوردار است و مهم‌تر آنکه در حال انتزاع است...

تفکر، مبسوط نیست... تفکر مدلول است...

پژوهشگر تاریخ، نویسنده متفکری است که به‌وسیله تحلیل مضامین، سایه اندیشه خود را در نقد، هویدا می‌کند و به بازسازی ساختار پنهان سایه مضامین ناپیدای اندیشه مشترک در متن تاریخ می‌پردازد.

تحليل مضامين، تبيیني براي كشف و بازشناخت سايه قرابت انديشه است. اندیشه‌ای که در محتوای متن ناپیدا است و ممکن است قرابتی با سایه اندیشه فرامتن داشته باشد.

اندیشیدن و فلسفیدن، تنها اسلوبی است که در نقد فرامتن، کارکرد خودشکوفایی و رشد یابنده دارد [...]


موضوعات مرتبط: انجمن تاریخ
برچسب‌ها: انجمن تاریخ

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه هشتم تیر ۱۴۰۰ | 22:28 | نويسنده : |

شعر

گفتمان

شعر

حمید ژیان پور

می‌اندیشم؛

اين بی‌مسئولیتی بزرگي است كه برخي چيزي شبيه شعر را مانند آدامس خروس نشان در دهان بجوند و تفاله آن را در خيابان ادب و هنر پرتاب كنند...

 امیر حسین تکینی

در مورد بی‌مسئولیتی بزرگ با شما موافقم. در جوان‌ترها معمولاً ناشی از کم‌تجربگی است و پس‌ازآن غالباً دلیلش عادت کردن به عدم تلاش.

در مورد تشبیهی که استفاده فرمودید، اگر متنی را که تلاش می‌کند به شعر برسد به سه دسته تقسیم کنم؛ دسته اول شعرها هستند که آن‌ها را دسته متعالی می‌نامم.

دسته دوم همچون جنین‌های نارس، شبه شعرهایی هستند که شاعر کاملی آن‌ها را خلق نکرده است (مقصر شاعر است؛ و گویی دلیل متن شما نیز همین است). شعرهایی که فقط بروز احساس هستند یا تفکری خام را تحریر کرده‌اند و برای رسیدن به جهان شعر نیازمند گذر از پل اندیشه‌ای خلاقانه و تجربه‌ای گردآمده از راه تحصیل علم و نیز پروراندن استعداد دارند. من شعرهایی که شما بر آن‌ها تاخته‌اید را در این محدوده می‌بینم [...]


موضوعات مرتبط: گفتمان
برچسب‌ها: گفتمان

ادامه مطلب
تاريخ : یکشنبه ششم تیر ۱۴۰۰ | 11:3 | نويسنده : |

پزشکِ مرگِ رضاشاه

پزشکِ مرگِ رضاشاه

(علی مرادی مراغه‌ای)

اینکه گفته‌اند حقیقت زیر ابر نمی‌ماند یا جنایتکاران سرانجام به سزایِ عمل خود می‌رسند کمتر صحت دارد. این سخن شاید بیشتر برای تشفیِ آلام و مرهمِ زخمِ زخم‌دیدگان هست چون معمولاً در تاریخ، دیکتاتورها قسر در می‌روند و بجای آن‌ها، یک یا چند عدد حکیم‌باشی را دراز می‌کنند و بعد قضیه تمام می‌شود.

اما مشکل در این است که در سیستم‌های دیکتاتوری، به‌مرور، جنایت تبدیل به یک وظیفه کارمندی گشته و به امری عادی و تکراری بدل می‌گردد و این اشتباه است که فکر کنیم همیشه تمام کارمندانی که در یک سیستم دیکتاتوری دست به جنایت می‌زنند آدم‌هایی با قیافه وحشتناک و یا جانی بالفطره هستند بلکه چه‌بسا آدم‌های معمولی، منضبط و وظیفه‌شناسی هستند اما گرفتار در یک سیستم معیوب.

  • سپیده‌دم یکی از روزهای 1322 ش. پزشک احمدی را با دست‌های دستبند شده به میدان توپخانه تهران آوردند، اول اجازه دادند توبه کند و چند رکعت نماز بخواند اما همین‌که خواستند دارش بزنند، فریاد زد [...]

نقد و تحلیل

تاريخ سرايي، سرودي است كه احساسات را برمی‌انگیزد؛

محقق تاريخ برخلاف دانشمند علوم طبيعي و رفتاري، به‌جای تلاش براي كنترل شديد پديده موردمطالعه، به دنبال غناي اطلاعات به‌دست‌آمده است.

اين بدان سبب است كه در پژوهش تاريخي صرفاً نمی‌توان به نقل رخدادها بسنده كرد. بلكه بايد پيام رويدادها را نيز استنباط كرد. متن و زمینه‌ی پيام را به‌درستی شناخت، دلايل وقوع هر پديده خاص را فهميد و در چرايي يا توصيف، تشريح و تبيین رويداد تاريخي تدقيق پديدارشناسانه كرد [...]


موضوعات مرتبط: انجمن تاریخ
برچسب‌ها: انجمن تاریخ

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه پنجم تیر ۱۴۰۰ | 12:20 | نويسنده : |

مردم در قتل کسروی شرکت داشتند!...

مردم در قتل کسروی شرکت داشتند!...

(علی مرادی مراغه‌ای)

این نهایت تقلیل‌گرایی است که نوشته می‌شود کسروی را برادران امامی کشتند زیرابه نظر من 99 درصد مردم و حکومت آن زمان در مرگ کسروی دست داشتند! در اینجا نگاهی می‌اندازم به کشندگان نامرئی کسروی...

  • نواب صفوی می‌گوید:

«در نجف درس می‌خواندم كه چند نفر از علمای آنجا گفتند "یك مرد پیدا نمی‌شود به‌حساب این شخص (کسروی) برسد؟" من از این حرف یكه خوردم و حركت كردم! "آخرین دفعه كه با كسروی گلاویز شدم، در خیابان بود. حدود سه‌ربع ساعت باهم جنگیدیم. من سعی داشتم نه نعلینم از پایم دربیاید و نه عبایم از دوشم بیفتد، چون آخوندها معروف بودند كه نمی‌توانند عبا و نعلین خودشان را جمع كنند. با یك شمشیری كه از جلوی مسجد شاه خریده بودم می‌خواستم كسروی را بكشم. هرچه كردم نشد، فقط توانستم مجروحش كنم. بعد اسلحه خریدم و با سید حسین امامی رفتیم و او را ترور كردیم.» [...]


نقد و تحلیل

به نظر می‌رسد اين عنوان كه "مردم در قتل كسروي شركت داشتند..." عنوان دقيقي براي محتوايي كه نگاشته شده است، نيست بلكه مبتني بر اين فرض كه به نظر نويسنده "٩٩ درصد مردم و حكومت آن زمان در مرگ كسروي دست داشتند..."، عنواني عقيم، نارسا و تا حدودي متناقض است.

كسروي انديشمندي بود كه افكارش را فرياد كشيد. او بر گوش هوش تجربه زيسته مردم، فريادهاي نابهنگام و نابهنجار سر می‌داد و همه آنچه مربوط به کهن‌الگوی مانويت تجربه زيسته فرهنگي مردم بود را تخطئه كرد.

كسروي اگرچه محقق دقيق، توانمند و سلیم‌النفس بود اما در انديشيدن، خردمندي فيلسوف نبود.

هيچ خردمندي، جنگيدن را بر فهميدن ترجيح نمی‌دهد. فهميدن و فلسفيدن گذرگاهي پیچیده در زبان مردم است [...]


موضوعات مرتبط: انجمن تاریخ
برچسب‌ها: انجمن تاریخ

ادامه مطلب
تاريخ : جمعه چهارم تیر ۱۴۰۰ | 12:30 | نويسنده : |
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد